بیش از ۱۰ سال است که فردی به صورت تلفنی برایم ایجاد مزاحمت میکند چند سال پس از شروع مزاحمتهایش درمحل کار و زندگیام او را شناسایی وباهمکاری پلیس دستگیرش کردم اما باوجودی که او به حبس و شلاق محکوم شدوبه زندان نیز رفت، اما دست از مزاحمت برنداشت و بازهم مزاحمتهای خود را دنبال کرد.
برای بار دوم او رادستگیر کردم اما قاضی دادگاه با وجود سابقه قبلی هیچ حکمی به او نداد و این امر این مزاحم را جریتر کرد به طوری که حالا دیگر به صورت مستمر با تلفن محل کارم تماس میگیرد ولی دیگر دنبال کردن پروندهام رابی فایده میدانم، زیرا به خود می گویم مبادا دستگاه قضایی در مقابل این مزاحم تلفنی روان پریش، معتاد و فاقد هر گونه شعور انسانی کاملاً تسلیم است وقادر به دفاع از من درمقابل او نیست چرا که اگر قرار بود این مزاحم و صدها مورد دیگر مثل او متنبه شوند باهمان باراول بازداشت و زندانی شدن میشدند.
مزاحمت تلفنی یک بیماری اجتماعی است که ظاهرا هنوز دارویی برای درمان آن وجود ندارد. درقانون ایجاد هر گونه مزاحمت عمدی یا سهوی به وسیله تلفن از طریق هر فرد یا گروه و در هر رده سنی برای مشترکان دیگر، مزاحمت تلفنی محسوب میشود؛ اما برای شکایت درخصوص این مزاحمتها به کجا باید مراجعه کرد؟ مزاحمان تلفنی به طور معمول در گروه سنی خاصی قرار دارند کهای کاش سرگرمیهای بهتری برای آنان وجود داشت تا آزار دیگران را موضوع بازیهای خود نکنند. شاید کمتر خانواده، موسسه یا سازمانی است که از این نوع مزاحمتها در امان باشد؛ زیرا مرتکبان گاه و بیگاه و در زمانی که مردم نیاز به استراحت دارند، آسایش آنان را سلب میکنند و پیامدهای ناشی از این مزاحمتها را که ممکن است دردسرهای بزرگی برای خانوادهها ایجاد کند، نادیده میگیرند.
انواع تلفن همراه و ثابت جای خود را چنان در زندگی روزمره ما باز کرده است که برای بسیاری سپری کردن یک شبانهروز بدون استفاده از این وسیله ارتباطی غیر قابل تصور است؛ با وجود چنین وابستگی شدیدی و البته نیازی که به ارتباط غیر حضوری با دیگران داریم، نمیتوان دردسرهای آن را هم نادیده گرفت.
این مزاحمتها به مشکلاتی که برای خانوادهها ایجاد میکنند، محدود نمیشود؛ بلکه آتشنشانی، اورژانس، موسسات تاکسی تلفنی، غذاخوریهایی که مشترکان تلفنی دارند، پلیس ۱۱۰، ۱۱۸ و… را هم دربرمی گیرد؛ به عبارت دیگر از این معضل اجتماعی، همه درمانده اند.
این مزاحمتها شکلهای مختلفی دارد؛ اما سوت کشیدن، سکوت و فوت کردن شاید کمتر آزار دهنده باشد. فحاشی و حرفهای رکیک و تهمت در مرتبه دوم قرار دارد و از همه بدتر، دادن خبرهای کذب و تکاندهنده است که گاهی سبب شوک آنی و از بین رفتن آرامش خانوادهها میشود.
اگر بر اثر مزاحمت تلفنی، شخصی متحمل ضرر و زیان شود، در این صورت مطابق قوانین میتواند با ارائه شکوائیه به دادسرا مبنی بر مزاحمت تلفنی و بیان دلایلی که حاکی از خسارت رسیدن به او باشد، مزاحم تلفنی را به محاکمه بکشاند و چنانچه دادگاه متهم را مجرم بداند مکلف است با صدور حکم جزایی درباره مزاحمت تلفنی، نسبت به مطالبه ضرر و زیان مدعی خصوصی نیز حکم صادر کند و اگر نیاز بیشتر به تحقیق درباره خسارت مدعی باشد، پس از رسیدگی لازم مطابق ماده ۱۲ قانون نسبت به صدور حکم اقدام میشود.
اگر کسی به عمد و با سوءنیت به وسیله تلفن خبر فوت یکی از نزدیکان شنونده را به او بدهد و این خبر موجب مرگ یا مرض شنونده شود، عملش مطابق با قانون مجازات اسلامی ممکن است قتل عمد شناخته شود و مرتکب قصاص شود؛ چون چنین عملی نسبت به یک فرد مسن در نوع خود کشنده به شمار میرود.
* زندان برای مزاحم
برای مجازات مزاحمتهای پیامکی و تلفنی و مجازی، مجرمان به مجازات تعزیری محکوم میشوند. این مجازات ممکن است شامل شلاق، جریمه مالی و حبس باشد. نوع مجازات نیز به شخصیت متهم، دفعات و نوع مزاحمت بستگی دارد.
البته دور از انتظار نیست که یک مزاحمت ساده به قتل یک نفر منجر شود؛ بنابراین سر و کار مزاحم تلفنی کمتر به قصاص و دیه میافتد؛ اما حبس مجازاتی معمول برای این مزاحمان خواهد بود؛ و قانونی که اجازه زندانی کردن مزاحم را میدهد، قانون مجازات اسلامی است و مادهای که میتوانید این حکم را در آن پیدا کنید، ماده ۶۴۱ است که مقرر شده است:
«هرگاه کسی به وسیله تلفن یا دستگاههای مخابراتی دیگر برای اشخاص مزاحمت ایجاد کند، علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات، مرتکب به حبس از یک تا ۶ ماه محکوم خواهد شد». البته این همه ماجرا نیست. علاوه بر قانون مجازات اسلامی در مقرراتی که شرکت مخابرات دارد، مجازاتهای دیگری هم برای مزاحم در نظر گرفته شده است.
* به کجا شکایت کنیم؟
خیلی ازافرادی که قربانی مزاحمت تلفنی میشوند ترجیح میدهند که موضوع را پیگیری نکنند؛ اما برای کسانی که این مزاحمتها امانشان را بریده است و به ستوه آمدهاند، چارهای جز شکایت و پیگیری وجود ندارد.
گفتیم که علاوه بر مجازات زندان که در قانون مجازات اسلامی برای مزاحمان در نظر گرفته شده است مجازاتهای دیگری هم در قوانین شرکت مخابرات برای آنان وجود دارد؛ بنابراین قربانیان مزاحمت تلفنی میتوانند از دو طریق موضوع را پیگیری کنند.
اداره حقوقی وزارت دادگستری در سال ۱۳۷۳ در این خصوص نظریهای داده است که تکلیف موضوع را بهتر مشخص میکند. در این نظریه گفته شده است: در مورد مزاحمت تلفنی چنانچه عمل مشتکیعنه (کسی که از او شکایت شده) فقط مزاحمت تلفنی باشد و همراه با جرم دیگری مانند فحاشی و استعمال الفاظ رکیک نباشد، در صورت احراز مزاحمت، تلفن مزاحم قطع میشود؛ اما چنانچه مزاحمت تلفنی همراه با جرایم دیگر از قبیل فحاشی یا تهدید باشد، رسیدگی به بزه ارتکابی با دادگاههای عمومی محل خواهد بود.
بنابراین اگر از جمله افرادی هستید که بعد از آن که تلفن زنگ میزند و گوشی را برمیدارید، کسی جواب نمیدهد و این عمل چند بار و گاه بارها و بارها تکرار میشود یا اینکه قربانی اشکال دیگر مزاحمت تلفنی هستید میتوانید به مراجع یادشده مراجعه کنید تا با مزاحم برخورد شود.
داشتن نامهای از مخابرات نیز میتواند سبب سرعت در کار شود. در این مرحله روی یک برگه کاغذ شکایت خود را مطرح میکنید. عنوان مجرمانه این شکایت هم چنین است: «ایجاد مزاحمت تلفنی از طریق ارسال پیامک.» اگر توهین شدیدی هم صورت گرفته باشد، شاکی میتواند تقاضای «اعاده حیثیت» را هم مطرح کند. ممکن است طرف مقابل نامشخص باشد. در چنین حالتی در بخش مربوط به متشاکی نوشته میشود: «نامشخص».
بعد از این مرحله، با ارجاع شکایت به یکی از شعبههای دادیاری یا بازپرسی، با نامهای که دادگاه خطاب به کلانتری برای تکمیل کردن تحقیقات مینویسد، کلانتری از مخابرات درخصوص این شماره تلفن استعلام و تقاضای پرینت مکالمات تلفنی را عنوان میکند. ممکن است این استعلام به طور مستقیم از سوی دادگاه خطاب به مخابرات ارسال شود، اما بخش اولیه کار در این مرحله شناسایی مزاحم است.
حتی مخابرات میتواند گوشی تلفن همراهی که از آن تماس گرفته شده را ردیابی کند و این مساله را مشخص کند که آخرین بار چه زمانی و چگونه از آن استفاده شده و چه سیمکارتی در آن فعال بوده است؟ پس از این مرحله و مشخص شدن شماره تماس، از سوی دادسرا برای آن نشانی و صاحب خط تلفن اخطاریه ارسال میشود و دادسرا اورا احضار و تحقیق میکند. اگر فردی در مرحله اول در دادسرا یا کلانتری حاضر نشود، برای بار دوم نیز برای او اخطاریه ارسال میشود و در نهایت با حضور نیافتن وی، برای بار سوم در صورتی که دادستان دلایل جرم را قوی تشخیص دهد، برای او حکم جلب صادر میشود.
در مرحله بازپرسی اگر فرد مزاحم این مساله را بپذیرد، پرونده با صدور کیفرخواست برای صدور رای به دادگاه فرستاده میشود. البته ممکن است مزاحم در طول مراحل بازجویی بگوید که استعلام را قبول ندارد.
در این مرحله تا زمان اقرار، بازجویی ادامه مییابد و در صورتی که دلایل کافی وجود داشته باشد، با اخذ قرار مناسب، پرونده مراحل بعدی خود را طی میکند. یکی از شیوههای اثبات مزاحمت تلفنی، استناد به صدای ضبط شده است اما گاهی دادیاران، بازپرسها یا قضات این مساله را نمیپذیرند. چون ممکن است با توجه به پیشرفت تکنولوژی، صدای ضبط شده ساختگی باشد. با همه این مجازاتها باز هم کسانی پیدا میشوند که اعصاب و روان مردم را دستمایه سرگرمی خود میکنند.
کمترین فایده مجازات مزاحمان تلفنی این است که از شمار آنان میکاهد؛ اما نمیتوان انکار کرد که با توجه به پیامدهای گسترده این شیوه مردمآزاری، باید برای افزایش تأثیر مجازاتها چارهای اندیشید و فکری کرد؛ شاید باید قوانین را سفت و سختتر نوشت و شاید لازم است شناسایی و برخورد با مزاحمان را با همکاری شهروندان جدیتر پیگیری کرد.